تلفن

ساخت وبلاگ


اهل كاشانم.
روزگارم بد نیست.
تكه نانی دارم ، خرده هوشی ، سر سوزن ذوقی .
مادری دارم ، بهتر از برگ درخت .
دوستانی ، بهتر از آب روان .
و خدایی كه در این نزدیكی است :
لای این شب بوها ، پای آن كاج بلند.
روی آگاهی آب ، روی قانون گیاه .
من مسلمانم .
قبله ام یك گل سرخ .
جانمازم چشمه ، مهرم نور .
دشت سجاده ی من .

تلفن...
ما را در سایت تلفن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrabbaszadeh2 بازدید : 114 تاريخ : پنجشنبه 19 بهمن 1396 ساعت: 9:38

  نوشته : محمد رضا عباس زاده شخصیت های اصلی : آردین -آبگین زاویه دید : اول شخص مفرد از زبان چند شخصیت     خلاصه رمان :اردین به خاطر ندامت و حسرت از نفرت بی جای خودش و از دست دادن عشقش ابگین ...سر به کوه و بیابان می گذارد . بالای کوهی در پنتاگرا تلفن...ادامه مطلب
ما را در سایت تلفن دنبال می کنید

برچسب : محمدرضا, نویسنده : mrabbaszadeh2 بازدید : 109 تاريخ : پنجشنبه 18 آبان 1396 ساعت: 4:56

بیچاره اتوسا نمی دانست که عشق چیست و چرا یک انسان عاشق انسان دیگری می شود . چرا یک انسان بی هیچ دلیلی از شخصی بدش می اید و گاهی یک جوان در نگاه اول عاشق می شود .گاهی بی هیچ دلیلی شخص در دانشگاه یا محل کار از یکی دیگر بدش می اید . اما من این چیز تلفن...ادامه مطلب
ما را در سایت تلفن دنبال می کنید

برچسب : محمدرضا,زادهقسمت, نویسنده : mrabbaszadeh2 بازدید : 207 تاريخ : پنجشنبه 18 آبان 1396 ساعت: 4:56

ان روز که ماموران قلابی قصد اخاذی از من داشتند جوانی به فریادم رسید ...جوانی قد بلند و ورزشکار ...یک لحظه ارزو کردم کاش او به دادم برسد ..کاش او مرا از دست دیوی مثل ایرج نجات دهد ...چشم در چشمش دوختم ...حس کردم لرزید ...حس کردم نگاهم گرفت ...او تلفن...ادامه مطلب
ما را در سایت تلفن دنبال می کنید

برچسب : محمدرضا,زادهقسمت, نویسنده : mrabbaszadeh2 بازدید : 184 تاريخ : پنجشنبه 18 آبان 1396 ساعت: 4:56

1-کارگاه مجازی آموزش داستان نویسی 2-داستان های کوتاه و تفکر انگیز 3-نکات مهم در داستان نویسی 4-خلاصه رمان همسایه ها -احمد محمود 5-داستان های کوتاه محمدرضا عباس زاده 6-مراحل چاپ یک کتاب 7 تلفن...ادامه مطلب
ما را در سایت تلفن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrabbaszadeh2 بازدید : 166 تاريخ : پنجشنبه 18 آبان 1396 ساعت: 4:56

بچه نبودیم که ما، بره بودیم. صبح خروسخوان همچین آروم، بدون نق و نوق از خواب بیدار می شدیم و صبحونه خورده و نخورده، یه مسافت چند صد متری را پیاده گز می کردیم تا مدرسه، سرویس کجا بود؟ تازه اون سالها سرد هم بود، یه کاپشن خرسک و یه کیف صد کیلویی و تلفن...ادامه مطلب
ما را در سایت تلفن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrabbaszadeh2 بازدید : 94 تاريخ : پنجشنبه 18 آبان 1396 ساعت: 4:56

1-کارگاه مجازی آموزش داستان نویسی 2-داستان های کوتاه و تفکر انگیز 3-نکات مهم در داستان نویسی 4-خلاصه رمان همسایه ها -احمد محمود 5-داستان های کوتاه محمدرضا عباس زاده 6-مراحل چاپ یک کتاب 7 تلفن...ادامه مطلب
ما را در سایت تلفن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrabbaszadeh2 بازدید : 88 تاريخ : پنجشنبه 18 آبان 1396 ساعت: 4:56